ما در ۳۰ سال اخیر و بعد از جنگ که بازار بورس روشن شد، بارها شاهد افت و خیز بازار سهام بودهایم. به خاطر پیچیدگیهای این بازار، خیلی وقتها برای عموم مردم قابل تشخیص نیست که این ارقام واقعی است یا غیر واقعی.
وی ادامه داد: اگر قیمت ارزان باشد، مردم برای خرید اقدام میکنند و حرکت مردم وقتی در یک بازار شروع میشود که افزایش قیمتها منجر به تحریک مردم برای خرید میشود.
خرید قیمت را افزایش میدهد و این چرخه همچنان ادامهدار خواهد بود تا جایی که عدهای نگران میشوند و تلاش میکنند از بازار خارج شوند. تا وقتی که تعداد اندک باشد جای نگرانی نیست ولی وقتی تعداد زیاد شود، ریزش هم آغاز میشود.
رشد ارزش سهام از ۳ سال گذشته به چشم آمد. در سال ۹۷ مشخصا رشد قیمتها متاثر از بازار ارز بود ولی در سال ۹۸ هم این اتفاق تکرار شد درحالی که قیمت دلار کاهش یافته بود. در سال ۹۹ هم این موضوع ادامه پیدا کرد و اینکه بگوییم از کی این رشد غیر منطقی شد، بین کارشناسان اختلاف نظر است.
در حدود سال ۹۹ ریزشها شروع شد ولی ما دوباره شاهد افزایش ارزش بورس بودیم، برخی شرکتها در زمان ریزش از بورس خارج شدند اما وقتی دیدند افزایش قیمتها ادامه دارد، باز هم وارد بورس شدند و در این میان علاوه بر جاماندگی، زیان هم دیدند.
بازار سرمایه جایی است که اوراق بهادار در آن عرضه میشود. دولت کسری بودجه دارد و برای جبران آن راههایی وجود دارد.
یکی از آنها قرض گرفتن از خارج از کشور است که زیاندهی بالایی دارد.
از داخل کشور آن را تامین کنند یا توسط بانک مرکزی پول چاپ کنند. یا استقراض از سیستم بانکی است.
راه آخر که تقریبا ۹۹ درصد کشورها انجام می دهند، این است که دولتها از خود مردم قرض بگیرند.
مزیت این روش این است که در راههای دیگر در استقراض از دولت تورم بالا می رود ولی در این روش، نقدینگی جمع میشود و دوباره در مسیر تولید استفاده می شود. درست است که نقدینگی و استقراض دولت منجر به تورم میشود اما همه اینها منجر به ایجاد تورم نمیشود.
وقتی مردم میدانند که بی انظباطی در عملکرد دولت وجود دارد، منجر به ایجاد تورم میشود.هرکسی که سهام دارد، چون می خواهد در مقابل تورم آسیب نبیند، توقع دارد ارزش سرمایه اش به اندازه تورم رشد کند.
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به کانون نهادهای سرمایه گذاری ایران می باشد.